سپتامبر 19 2009
روز قدس سبز را به انگلیسی بازتاب دهیم
به نظر می رسد که باید اطلاعات درست تری از اتفاقات «روز قدس سبز» رو در فیسبوک (به انگلیسی) منتشر کنیم تا غیرایرانی ها از اعراب گرفته تا غربیها دچار سو تفاهم افراطی و تفریطی در مورد جنبش سبز نشن. پبام جمعیت میلیونی در راهپیمایی معناش این نیست که حتا جنبش اصلاح طلب و دموکرات مردم ایران هم میخواد اسراییل رو از جهان حذف کنه. از سوی دیگر وقتی میگیم نه غزه نه لبنان معناش این نیست که جنبش به مردم فلسطین اهمیت نمی ده. راه حل پیشنهادی شما برای رفع سو تفاهم چیست؟
من امروز با چند تا از دوستان غیر ایرانی ام حرف زدم و به نظر می رسه که هم اونها به هم رسانه های خارجی در سردرگمی به سر می برند که در ایران چه خبره. واقعیت اینه که روز قدس بیشتر بهانه ای بود برای ما که رای مون رو پس بگیریم. این بهانه به این شکل پرداخت شد که بی عدالتی چه در ایران و چه در فلسطین چه توسط دولت کودتا و چه توسط اسراییل باید متوقف بشه. حمایت امثال حمس و حزب الله (که همیشه رد روز قدس ازشون حمایت می شد) در این دوره به بی تفاوتی یا حتا واکنش منفی مردم تبدیل شده.
شرایط داره پیچیده تر و ناسازگار تر می شه. از طرفی دولت کودتا سعی داره جنبش رو به نفع خودش مصادره کنه و با بهونه کردن فلسطین مردم رو همراه خودش نشون بده که این باعث نگرانی و سکوت رسانه های غربی شده. از طرف دیگر من احساس می کنم وقتی دوستان مسلمان حوالی خودم ترجمه های انگلیسی ایرانی ها رو می بینن که «فلسطین رو رها کن فکری به حال ما کن» و «نه غزه نه لبنان، جانم برای ایران» و یا فیلم هایی رو نگاه می کنن که توش سبزها بیلبوردهای حزب الله رو پایین می آرن نسبت به جنبش سبز ما واکنش منفی نشون می دن و از بابت اون نگران می شن.
واقعیت اینه که هر دو تصویر افراطی و تفریطی نادرسته و جنبش سبز ما هم به حمایت کشورهای مسلمان منطقه نیاز داره و هم درک صحیح و پشتیبانی توسط غربی ها. اگر واقعیت رو اون طوری که هست منتشر نکنیم این سردرگمی عواقب بدی خواهد داشت که به زیان ما تموم می شه. ما از نزدیک با این تناقض که یکی شعار می ده مرگ بر آمریکا و جواب می گیره مرگ بر روسیه آشنا هستیم اما این تقریبن برای همه ی غیر ایرانی های این سیاره یک علامت سوال بزرگه که واقعن در ایران چه خبره.
وی سخن من بیشتر با دانشجوهای خارج از ایرانه. بیایید در مورد روز قدس منصفانه و صادقانه دیدگاه مون رو به انگلیسی منتشر کنیم. من از وبلاگ انگلیسی خودم دارم شروع کردم. و لطفن در این بازتاب دادن سبزها به زبان های غیر فارسی توجه داشته باشیم که خیلی آدم های جور وا جور از ملیت های مختلف این ها رو می خونن.در واقع اشکال اینجا است که ما فیس بوک رو برای مقاصد مختلف استفاده می کنیم. از طرفی هماهنگی خودمون و اطلاع رسانی به مردم ایران و از سوی دیگر بازتاب بین المللی. تجربه ی این چند ماهه ی من می گه که بهینه سازی این دو کار کاملن متفاوت کار چندان آسونی نیست. تصور کن با خوشحالی ما ایرانی ها به انگلیسی به اشتراک می ذاریم مرگ بر چین و مرگ بر روسیه و اطرافیان مون چه احساسی می شن. در مرکزی که من درس می خونم یک روس و هفت تا چینی وجود داره. جرات نمی کنم بدون توضیحات کافی چنین چیزی رو به اشتراک بگذارم و یک میلیارد و نیم آدم رو بفرستم به درک به خاطر فرصت طلبی حکومت شون در مواجهه با ایران.
پ.ن. به نظرم می آد که سردرگمی رسانه های غربی رو می شه اینجوری توضیح داد: از یک سو اگر اسم روز قدس رو بیارن توضیح دادن اینکه چرا این همه آدم رفتن تو روز قدس و احمدی نژاد هم هولوکاست رو انکار کرد وحشتناکه. از طرف دیگه هم خبر رو کار کردن بدون آوردن اسم روز قدس خیلی با سیاست های حرفه ای شون مناسبت نداره. از طرف دیگه هم نمی تونن در برابر چنین رویداد عظیمی سکوت کنن و اصلن عکس العمل نشون ندن. به نظر می رسه که در نهایت بین این سه تا یه راه بینابینی پیدا دارن می کنن.
پ.ن. بگو مرگ بر چین. بگو مرگ بر چین چینی داره دامنت هر گلی داره پیرهنت. چین چینی داره دامنت هر گلی نو که در جهان آید ما ز عشقش هزاردستان به چمن دوباره آمد به سخن و گفت مرگ بر روسیه. مرگ بر روسیهم غرق گنهم ای بنده نواز بنما تو رهم!